Menche's memories, part 1, scene 3 | manchae
منچه:ما یه فرق توی تایپامون داریم
سمی:intp؟
منچه:همونجوری که گفتم من توی اجتماعاتم با ادما خوب نیستم من i ام،اره
سمی:خوبه حدسم خوبه
منچه:افرین ذوق
سمی:همیشه تو حدس خوب بودم
منچه:عالی،یه سوال مهم
سمی:اوکی
منچه: منو میشناسی؟
سمی:یس
منچه: از میوه خشک خوشت میاد؟ چون یکمی ترشن
سمی:عاشقشم
منچه:برات میوه خشک گرفتم ازین دیگ خوشت میاد،من یخورده خوراکی اوردم
سمی:الو های میوه خشک رو همیشه میدزدیدم و کیویشو منچه:ازونا زیاده
سمی:تورو خدا بحث غذا رو عوض کنیم😂من تو محدودیت تغذیه ام..نمیتونم چیزی بخورم ،فقط میتونم کشمش و نون ساده و ماست و برنج بخورم
منچه:باشه یه ایده سلفی بگو
سمی:از بد کسی پرسیدی
منچه: انتظار اطلاعات بیشتری داشتم
سمی:سر یه تولد رفتیم رستوران بعدبه من گفتن وقتی اومد تو فیلم بگیر و بچه ها خامه برده بودن بریزن روش وقتی شروع کردم خوب پیش رفت وسط ویدیو دیگه اینجوری شده بود،یا فقط فیلم خودمو تو اینه گرفته بودم یا دوربین تو حلشقون بود
منچه:یاااا
سمی:بد شده بود از خودم خوب میگیرم....بقیه نه
مجددن ادامه دارد....
سمی:intp؟
منچه:همونجوری که گفتم من توی اجتماعاتم با ادما خوب نیستم من i ام،اره
سمی:خوبه حدسم خوبه
منچه:افرین ذوق
سمی:همیشه تو حدس خوب بودم
منچه:عالی،یه سوال مهم
سمی:اوکی
منچه: منو میشناسی؟
سمی:یس
منچه: از میوه خشک خوشت میاد؟ چون یکمی ترشن
سمی:عاشقشم
منچه:برات میوه خشک گرفتم ازین دیگ خوشت میاد،من یخورده خوراکی اوردم
سمی:الو های میوه خشک رو همیشه میدزدیدم و کیویشو منچه:ازونا زیاده
سمی:تورو خدا بحث غذا رو عوض کنیم😂من تو محدودیت تغذیه ام..نمیتونم چیزی بخورم ،فقط میتونم کشمش و نون ساده و ماست و برنج بخورم
منچه:باشه یه ایده سلفی بگو
سمی:از بد کسی پرسیدی
منچه: انتظار اطلاعات بیشتری داشتم
سمی:سر یه تولد رفتیم رستوران بعدبه من گفتن وقتی اومد تو فیلم بگیر و بچه ها خامه برده بودن بریزن روش وقتی شروع کردم خوب پیش رفت وسط ویدیو دیگه اینجوری شده بود،یا فقط فیلم خودمو تو اینه گرفته بودم یا دوربین تو حلشقون بود
منچه:یاااا
سمی:بد شده بود از خودم خوب میگیرم....بقیه نه
مجددن ادامه دارد....
۷۵۴
۲۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.